او یکی از همسران حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود که چهار فرزند برومندش به نامهای ابوالفضل العباس، عبدالله، جعفر و عثمان در روز عاشورا و در دفاع از کیان امامت و ولایت به شهادت رسیدند.
به مناسبت سیزدهم جمادیالثانی، سالروز وفات حضرت امالبنین(س)، مادر بزرگوار علمدار دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع) و روز تکریم خانواده شهدا، با تعدادی از خواهران شهدا که توفیق خدمت در بارگاه مطهر رضوی را دارند گفتوگویی کردیم که در ادامه میخوانید.
پای حمایت و دفاع از «ولایت» ایستاد
«نسرین کلاهدوز قوچانی»، خواهر سردار شهید «یوسف کلاهدوز قوچانی» است. برادر شهیدش از فرماندهان و سرداران دوران دفاع مقدس بود که به همراه شهیدان جهانآرا، فکوری، فلاحی و نامجو، هنگام بازگشت از عملیات غرورآفرین ثامنالائمه(ع) بر اثر سقوط هواپیمای سی۱۳۰ در هفتم مهرماه۱۳۶۰ به شهادت رسیدند. این بانوی خادمیار حرم مطهر امام هشتم(ع) بیش از دو دهه توفیق خدمت در بارگاه مطهر رضوی را داشته است. وی درباره حضرت امالبنین(س) میگوید: حضرت امالبنین(س) اسوه ادب و معرفت و بصیرت است. فرزندانی همچون حضرت ابوالفضل العباس(ع) را با چنان ادب، وفا، معرفت و بصیرتی تربیت کرد که همه فرزندانش در روز عاشورا و در دفاع از حریم ولایت و امامت، تا پای جان ایستادند و جانشان را فدای امام حسین(ع) کردند.
یکی از مهمترین و باارزشترین شاخصههای حضرت امالبنین(س) ولایتمداری و پاسداری از حریم اهلبیت(ع) بود. همه مادران این مطلب را بهخوبی قبول دارند که فرزندانشان، عزیزترین و زیباترین سرمایه زندگی آنان است و حضرت امالبنین(س) همه پسرانش را همراه با امام حسین(ع) به کربلا فرستاد و سرانجام در راه دفاع از دین و ولایت و امامت به شهادت رسیدند.
ارث مادر به فرزندان
کلاهدوز اضافه میکند: همگان میدانند عوامل زیادی در فرایند تربیت اخلاقی دخیلاند که یکی از آنها، وراثت است. واضح است وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین(ع) سرمنشأ همه خوبیها و صفات کمال انسانی هستند و فرزندان امالبنین(س) صفاتی چون دینداری، موحد بودن، شجاعت، رشادت، نامآوری در جنگ و نبرد و بسیاری از صفات پسندیده و نیکوی انسانی را از وجود مقدس پدرشان حضرت علی بنابیطالب(ع) به ارث بردهاند، اما نباید از ارث مادر در این زمینه فراموش کنیم. شجاعت، ادب، ایثار و هزاران صفت نیکوی دیگری که در رگهای فرزندان جاری است، سرچشمه در وجود مادرانی دارد که خوبیهای هستی، قسمتی از ارث آنان است. ادب، تواضع، وفاداری، معرفت و بصیرت، ارثیه گرانبهای حضرت امالبنین(س) برای پسرانش بود تا سرافرازانه و با ایمان قوی، در دفاع از حریم ولایت و امامت بایستند و در این راه، سر به آستان جانان تقدیم کنند.
همسر «خورشید» و مادر «ماه»
کلاهدوز در بخش دیگری از سخنانش میگوید: حضرت امالبنین(س) همسر خورشید ولایت، حضرت امیرالمؤمنین(ع) و مادر ماه تابناک و منیر بنیهاشم، حضرت ابوالفضل العباس(ع) است، اما اینها به تنهایی بیانگر مقام این بانوی بزرگوار نیست. آنچه تا امروز سبب شده نام نیکی از این بانوی بزرگ جهان اسلام باقی بماند، ولایتپذیری، معرفت، بصیرت، ادب و وفاداری او دربرابر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. حضرت امالبنین(س) خصوصیات مهمی را در وجود مقدسش به منصه ظهور رساند که عبارتاند از: «عارف به حق اهلبیت(ع)، ولایتمدار و امامدوست»، «شجاعت و غیرتمندی»، «بصیرت و آگاهی»، «صبر و شکیبایی»، «شهیدپروری» و... و این خصوصیات بارز از او به فرزندانش به ارث رسید و چهار فرزند رشید او در کربلای عشق حسینی و برای دفاع از اسلام و مقام ولایت و امامت، خالصانه جانفشانی کردند.
«حج خانه خدا» یا «عروج سوی خدا»؟
این خواهر شهید در ادامه سخنانش و به مناسبت روز تکریم خانواده شهدا، به بیان خاطرهای از برادر بزرگوارش، سردار شهید «یوسف کلاهدوز قوچانی» میپردازد و میگوید: در تابستان ۱۳۶۰ من و همسرم و خواهرم و همسرش با همدیگر به حج تمتع اعزام شدیم. آن موقع برادرم یوسف در جبههها و مناطق نبرد حق علیه باطل حضور داشت. از او خواسته بودیم اگر نمیتواند مثل سایر حجاج بیتاللهالحرام حدود یک ماه یا بیشتر در این سفر معنوی حضور داشته باشد، حداقل در همان مدت زمان به جا آوردن اعمال حج تمتع و حضور در مکه مکرمه، مشعرالحرام، منا، عرفات و... به این سفر معنوی اعزام شود، اما او با صراحت و با یک شیرینی خاصی در جواب گفت: «...اگر به مکه بروم، نزد خانه خدا میروم اما اگر به جبههها بروم و شهید شوم، پیش خدا میروم...» و خدا خواست برادرم مانند سایر شهدا، نزد خودش عروج کند.
مادری برای فرزندان فاطمه(س)
«فاطمه زهرا چهکندی نژاد» خواهر شهید «محمد چهکندی نژاد» است و هماکنون توفیق خدمت به عنوان خادمیار در بارگاه مطهررضوی را دارد.
او میگوید: مقام حضرت امالبنین(س) بسیار بالاست. هر وقت به یاد ایشان میافتم، بدون مقدمه به یاد پسر بزرگوارشان، سقای دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع) میافتم و با خودم میگویم خوشا به حال حضرت امالبنین(س) که توانست فرزندانی مانند حضرت قمربنی هاشم(ع) را تربیت کند و پرورش دهد.
چون نام اصلی حضرت امالبنین(س) فاطمه است، همیشه به این موضوع فکر میکنم که این بانوی بزرگوار یعنی فاطمه امالبنین(س) چقدر در پیشگاه خداوند پاک و محبوب بوده که پروردگار متعال، توفیق نوکری و خادمی فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) را به او و فرزندانش عطا کرده است. به نظر من، حضرت امالبنین(س) فاطمهای بود برای فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) که وارد زندگی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و فرزندان بزرگوارش شد. حضرت امالبنین(س) لیاقت خدمت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را داشت و این بانوی بزرگ، به شایستگی در این زمینه انجام وظیفه کرد.
بانویی با چهار نشان افتخار
وی ادامه میدهد: به طور یقین، یکی از باارزشترین ویژگیهای حضرت امالبنین(س) نقش مادری او است، مادری که توانست فرزندانی را پرورش دهد که درزمینه محبت و اطاعت از اهلبیت(ع) در تاریخ بشریت از جمله افراد سرآمد و مطرح به شمار آیند. با شهادت چهار فرزند امالبنین(س) در دشت کربلا، این بانوی شکیبا به افتخار مادر شهیدان بودن نیز نائل آمد و در کنار افتخاراتی چون همسر امیرالمؤمنین(ع) بودن، همسر شهید بودن، خادم اولاد فاطمه زهرا(س) بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
مادر چهار شهید بودن، برگ زرین دیگری در صفحات زندگی گهربار حضرت امالبنین(س) است. به نظر من، پسران حضرت امالبنین(س) چهار نشان افتخاری بودند که خداوند بهخاطر لیاقت این مادر مطیع امام معصوم به این بانوی بزرگوار عطا کرد.
دفترچه یادداشت و مدادهای رنگی
چهکندی نژاد در بخشی از سخنانش به نقل خاطرهای از برادرش «شهید محمد چهکندینژاد» میپردازد و میگوید: من با برادر شهیدم ۱۱سال اختلاف سنی داشتم. او فرزند و پسر اول خانواده بود و من تنها دختر و کوچکترین فرزند خانواده بودم. بین من و برادر بزرگترم هم دو برادر دیگر قرار داشتند. چون هم فرزند آخر و هم تک دختر بودم، برادرانم مرا خیلی دوست داشتند، بهخصوص برادر بزرگم یعنی شهید محمد؛ البته من هم متقابلاً برادرانم را دوست داشتم و در این میان وابستگی شدیدی به برادر شهیدم داشتم. او هر وقت میخواست به جبهههای نبرد حق علیه باطل برود، هیچ وقت از من خداحافظی نمیکرد، زیرا دوست نداشت گریهها و ناراحتی مرا در لحظات وداع و خداحافظی ببیند. هر موقع از جبهه به مرخصی و محل زندگیمان میآمد، اگر شب بود و من خواب بودم، به آهستگی بالای سرم میآمد و یک دفترچه یادداشت و چند مدادرنگی بالای سرم میگذاشت و من صبح که از خواب بیدار میشدم، به محض دیدن دفترچه یادداشت و مدادهای رنگی با خوشحالی به دنبال برادرم میگشتم و میفهمیدم از جبهه آمده است. او اول آبان ماه۱۳۶۴ شهید شد و من در آن موقع حدود۹ یا۱۰ ساله بودم و در کلاس سوم ابتدایی درس میخواندم. از پشت بلندگو مدرسه محل تحصیلم و از طریق یک برنامه رادیویی که نام و مشخصات شهیدان را در آن موقع اعلام میکرد، خبر شهادت برادرم را شنیدم. هیچوقت خاطره هدایای قشنگ و دوست داشتنی او، یعنی دفترچه یادداشت و مدادهای رنگی که برایم تهیه میکرد را از یاد نمیبرم.
مادر ادب و تربیت
«ربابه شیرمست» خواهر شهید «حمیدرضا شیرمست» نیز به جمع ما میپیوندد. او خادمیار اداره انتظامات خواهران حرم منور امام رضا(ع) است و درباره موضوع گفتوگوی ما میگوید: حضرت امالبنین(س) هرچند یک بانوی نمونه در تاریخ اسلام است، اما به نظر من ایشان برای مردان و زنان، اسوه ادب، تربیت و تواضع است. این بانوی بزرگوار در روزگار غریبی و تنهایی و بیکسی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و ایتام فاطمه زهرا(س)، به خانه اهل بیت(ع) آمد و از همان روزهای ابتدایی ورودش، ادب، وفا، تواضع و از همه مهمتر، اطاعت از خاندان وحی را سرمشق زندگی خود و بعدها زندگی فرزندانش قرار داد. دامان تربیت مادران، مهد پرورش انسانهای پاک و خدایی است و ما با نگاهی درسآموز از زندگانی این مادران توشه معرفت برمیچینیم. یکی از مادران برجسته تاریخ حضرت امالبنین(س) است که زندگی او مالامال از عشق به ولایت و امامت بود و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و باادب چون عباس بن علی(ع) بسیار موفق عمل کرد. انگار مأموریت او پرورش و تربیت ماه درخشان بنیهاشم، برای روزهای بی کسی و غربت خورشید خونینچهره دشت کربلا بود. من معتقدم عباس بن علی(ع)، پس از لطف خداوند متعال و تربیت ولایی امیرالمؤمنین(ع)، ادب و معرفتش را مدیون مادرش حضرت امالبنین(س) است.
خوشا به حال امالبنین(س)
این بانوی خادمیار حرم مطهر رضوی ادامه میدهد: بارها فکر کردهام دامن پاک حضرت امالبنین(س) لیاقت پرورش و تربیت فرزندانی چون حضرت ابوالفضل(ع) را داشته است، یعنی چون آن بانوی بزرگوار در سرشت درونیاش، خالص بود و در زندگی هم مطیع خاندان ولایت و امامت بود، خداوند دامن پاکش را محل تربیت و پرورش ماه منیر بنیهاشم حضرت عباس بن علی(ع) و دیگر فرزندانش قرار داد. به نظر من، بیدلیل و بدون شایستگی، چنین هدایا و تحفه ارزشمندی را از عالم معنا و پیشگاه ربوبی به حضرت امالبنین(س) نمیدهند.
زن در عالم خلقت بسیار است، اما هر کسی لیاقت مادر عباس شدن را ندارد. خوشا به حال حضرت امالبنین(س) و عباس رشیدش.
جشن شهادت
شیرمست در بخش دیگری از سخنانش به خصوصیات اخلاقی برادرش شهید «حمیدرضا شیرمست» اشاره و خاطرنشان میکند: برادرم به رعایت اخلاص و پرهیز از ریا و خودنمایی خیلی مقید بود. همیشه دوست داشت کارهایش برای رضای خداوند و خشنودی حضرات معصومین(ع) باشد. او خیلی پایبند به خواندن نماز شب بود و ما را به خواندن نماز شب تشویق میکرد و حتی برای این کار برای ما جایزه هم میخرید. برادرم خیلی رازدار بود و برای اینکه کارهایش برای خدا باشد، خیلی از کارهایش را مخفیانه و فقط برای رضای خدا انجام میداد، حتی زمانی که در جبهه مجروح شده بود و ترکش در پایش بود، این موضوع را به هیچ فردی از اعضای خانواده و اقوام وخویشان و... نگفته بود.
مادربزرگم همیشه برای ازدواج برادرم دعا میکرد، اما برادر شهیدم همیشه به مادربزرگم میگفت برای شهید شدن و به شهادت رسیدنش دعا کند. یادم است برادرم همیشه میگفت: «... جشن ازدواج و دامادی من در شهید شدن و به شهادت رسیدن است...». برادرم راهش را پیدا کرده بود. او عاشق شهادت بود و سرانجام به خواستهاش رسید و لباس سرخ شهادت را در تاریخ نهم شهریور۱۳۶۱ بر تن کرد و به دیدار معبودش شتافت.
خبرنگار: محمدحسین مروج کاشانی
نظر شما